قرض الحسنه موسسه مهد قرآن کریم و ولایت استان اصفهان

قرض الحسنه موسسه مهد قرآن کریم و ولایت استان اصفهان

به جهت ایجاد انگیزه و ارائه خدمات به جامعه قرآنی و سایرین ، صندوق قرض الحسنه مهد قرآن افتتاح و تاکنون بیش از صدها فقره وام در قالبهای مختلف اعطاء نموده است.در این راستا ارائه وام های مشکل گشا بصورت کوتاه مدت ، انجام طرح تقسیط ویژه کسبه و شرکتها ، همکاری با قرض الحسنه های خانوادگی ، فامیلی ، اداری و کمک به حل مشکلات قرآنیان مد نظر بوده است.افراد خیر و خیرخواه می توانند با کمک به صندوق ، افتتاح حساب و سایر خدمات ، گسترش بیش از بیش فرهنگ قرض الحسنه را بارور ساخته و در اجر معنوی ترویج فرهنگ قرآنی هم سهیم باشند.
 

 

واژه قرض در ریشه لغوی به معنی بریدن است. استعمال این واژه در وام بدون بهره، از این رو که انسان وقتی می تواند به چنین کار نیکی توفیق یابد که دلبستگی به مال و ثروت را از خود ببرد.

واژه« قرض »به معنی « وام » که در قرآن مجید آمده است دارای اقسامی است که عبارت است از:
1- وام نیکو ، 2- وام با ارزش ، 3- وام بی ارزش.
قرض الحسنه همان وام نیکو است که قرآن از آن در آیات گوناگون یاد نموده است که به عنوان نمونه بعضی را متذکر می شویم ؛ « مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَریم »ٌ

قرآن برای آن شرائطی قائل شده است که بعضی از آن شرایط را ذکر می کنیم:
1ـ قرض الحسنه باید در دست افرادی قرار گیرد که سخت محتاجند .
2 ـ با اخلاص همراه باشد .
3- با منّت و اذیت همراه نباشد .
وام به خدا، سودش چندین برابر است ؛ «فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافًا کَثیرَة »6اضعاف خودش جمع است ولی با واژه «کثیرا» تاکید شده است.
 
انفاق کردن برکت می آورد
وقتی به بندگان خدا ترحم و توجه نمائیم، خداوند برکات زمین و آسمان را به روی ما می گشاید. پس تصور نکنید انفاق و قرض شما به خدا ، اموال شما را کم می کند ، بلکه توسعه و تضییق سرمایه ها، به دست خداوند متعال است ، اوست که می تواند با برکات زمین و آسمان به آن وسعت بخشد.
همان طور که بیان شد ، دین اسلام به مسأله ی قرض الحسنه بسیار توجه کرده و به آن بها داده است وبرای هریک از سطوح وشاخه هایش دستوراتی داده شده است .
 
محروم ، حتی از بوی بهشت !
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): « مَنِ احْتَاجَ إِلَیْهِ أَخُوهُ الْمُسْلِمُ فِی قَرْضٍ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَیْهِ فَلَمْ یَفْعَلْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ رِیحَ الْجَنَّةِ  ؛ اگر برادر دینی ات به پول نیاز داشت و تو هم می‌توانی به او پول بدهی و ندهی ،  خداوند بوی بهشت را بر شما حرام می‌كند. »

آداب و احکام قرض الحسنه
یکی از کارهای خداپسندانه ای که می توان با آن، گره ای از کار فرو بسته انسانی گشود، دلی را شاد کرد و اسباب خرسندی خداوند را فراهم نمود، قرض دادن است.
در آموزه های دینی ما قرض دادن به برادران مۆمن، آداب و شرایطی دارد که برخی از آنها چنین است.
1. قرض همراه با اخلاص باشد.
2. با دل خوش و رضایت کامل باشد.
3. قرض از مال حلال باشد.
. قرض مکتوب شود.
. کسی که به مۆمنی قرض داد، منتظر بماند تا پرداخت قرض برای او امکان‌پذیر شود؛ یعنی همان طور که جایز نیست بدهکار با فرض توانایی، پرداخت مال را به تأخیر بیندازد، همین طور نیز اگر طلبکار می‌داند بدهکار توانایی ندارد، جایز نیست او را تحت فشار قرار دهد.
 آیه 280 بقره دربردارنده یک دستور مالی و حقوقی است که در آن به طلبکار توصیه شده در صورت سررسید زمان دریافت طلب، در صورتی که امکان پرداخت برای بدهکار وجود نداشته باشد؛ طلبکار نباید او را تحت فشار قرار دهد؛ بلکه باید به او مهلت دهد. (إِن کاَنَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلیَ مَیْسَرَةٍ)

عبد اللَّه بن سنان از امام صادق (ع) روایت کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: اگر هزار درهم را دو بار (به کسى) قرض بدهم، در نزد من خوش تر از آن است که آن را یک بار (و یک جا) صدقه دهم، و همان طور که براى کسى که از تو قرض مى‏گیرد، جایز نیست که در صورت توانائى در بازدهى قرض خود تعلل کند و آن را به تأخیر بیندازد، همچنین براى تو جایز نیست- اگر بدانى که او در مضیقه و تنگدستى است- او را (در پرداخت بدهى خود) در فشار قرار دهى و از او مطالبه کنى.
امام صادق علیه السلام فرمود:مالی را که قرض بدهم ، بیشتر دوست دارم تا آن را ببخشم.

 اهمیت قرض الحسنه در آیات

در قرآن، سيزده بار با واژه هاي گوناگون، سخن از قرض به ميان آمده و با آن تأكيد شده است. در هر جا كه كلمه «قرض» آمده به دنبال آن كلمه «حَسناً» نيز آمده است. از اين رو در اسلام به وام بي بهره «قرض الحسنه» مي گويند. اين تركيب بيانگر آن است كه قرض دادن بايد به صورت نيكو انجام شود. نيكويي آن را مي توان از چند جهت تصوّر كرد: 1. آبرومندانه باشد. 2. بي منّت باشد. 3. بدون چشم داشت به سود و بهره باشد. 4. براي خشنودي خدا باشد. 5. از روي ميل و علاقه باشد.
در اينجا نظر شما را به ذكر سه آيه از ميان آيات قرض الحسنه جلب مي كنم:
. در آيه 12 سوره مائده مي خوانيم كه خداوند به بني اسرائيل فرمود:
... وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ:
اگر نماز به پا داريد و زكات بدهيد و به رسولانم ايمان بياوريد و آنها را ياري كنيد و قرض الحسنه به خدا بدهيد، گناهان شما را محو مي كنم و شما را در باغ هايي از بهشت كه نهرها از زير درختانش جاري است وارد مي كنم.
در اين آيه در رابطه با قرض الحسنه چند نكته وجود دارد. نخست اينكه: اين دستور به قدري مهم است كه پس از نماز و زكات و ايمان و ياري رسولان خدا، ذكر شده، دوم اينكه: اين دستور در اديان پيشين نيز از دستورهاي مهم خدا بوده است. سوّم اينكه: پاداش آن بخشش گناهان و بهشت پرنعمت است. چهارم آنكه: قرض الحسنه، قرض دادن به خداست. يعني مورد پذيرش حقّ است و خدا دستش را به جاي دست مستمند قرار مي دهد.
. در آيه 20 سوره مزّمّل مي خوانيم:
... وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً...:
و نماز را برپا داريد و زكات را ادا كنيد و به خدا قرض الحسنه دهيد.
در اين آيه سه نكته قابل توجّه است؛ نخست اينكه: قرض الحسنه، بعد از نماز و زكات به عنوان سوّمين دستور ذكر شده كه بيانگر اهميّت آن است. دوم آنكه: قرض الحسنه قرض دادن به خداست. اشاره به اينكه گويي قرض دهنده با خدا معامله مي كند و خداوند قرض او را مي پذيرد. سوم اينكه: اين اصل مقدّس مانند نماز و زكات، بايد در سطح وسيع و همگاني انجام شود. لذا در آيه فوق با واژه جمع، به عموم مردم از زن و مرد، خطاب شده است.
. در آيه 17 تغابن مي خوانيم:
إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعِفْهُ لَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ:
اگر به خدا قرض الحسنه دهيد، آن را براي شما چند برابر سازد و شما را مي بخشد و خداوند تشكّركننده و بردبار است.
در اين آيه نيز به چند نكته در ارزش قرض دادن اشاره شده؛ نخست اينكه: قرض دادن به مؤمنان، قرض دادن به خداست و مورد پذيرش حق است.. دوم اينكه: قرض دادن موجب افزايش نعمت به چندين برابر مقدار قرض مي گردد. سوم اينكه: موجب آمرزش گناهان از سوي خدا مي شود. چهارم اينكه: خداوند از قرض دهنده تشكر مي كند، يعني آن را به نيكي مي پذيرد و با پاداش هاي دنيوي و اخروي جبران مي نمايد.

اهتمام امامان ـ عليهم السلام ـ به قرض الحسنه
خاندان رسالت ـ عليهم السلام ـ در گفتار و رفتارشان به قرض الحسنه اهميّت فراوان مي دادند و خود در اين راه پيشقدم مي شدند و پيروانشان را با تأكيدهاي بسيار به اين امر مقدّس دستور مي دادند..

چند نمونه از گفتار امامان ـ عليهم السلام ـ در پاداش قرض دادن
در اينجا به عنوان نمونه، نظر شما را از ميان دهها روايت به ذكر چند روايت در مورد پاداش قرض دادن جلب مي كنيم:
. رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود:
من اقرض اخاه المسلم كان له بكلِّ درهمٍ اقرضه وزن جبل احدٍ من جبال رضوي و طور سيناءٍ حسناتٍ، و ان رفق به في طلبه، تعدّي به علي الصّراط كالبرق الخاطف اللامع بغير حسابٍ و لا عذابٍ:
كسي كه به برادر مسلمانش قرض بدهد، به اندازه هر درهمي كه به او مي دهد به بزرگي كوه اُحد از كوههاي رضوي و طور سينا، براي او پاداشهايي هست و اگر در مورد گرفتن طلب خود با آن مؤمن، مدارا و رفاقت كند، همانند برق خيره كننده و درخشان، بدون حساب از روي پل صراط بگذرد
. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود:
ما من مسلم اقرض مسلماً قرضاً حسناً يريد به وجه الله الا حسب الله له اجرها كحساب الصدقة حتي يرجع اليه:
هر مسلماني كه براي رضاي خدا به مسلماني قرض الحسنه بدهد، حتماً خداوند پاداش آن را مانند پاداش صدقه دادن حساب مي كند، تا هنگامي كه آن قرض به او باز گردد.
. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود:
من اقرض مؤمناً قرضاً ينتظر به ميسوره، كان ماله في زكاةٍ، و كان هو في صلاةٍ من الملائكة حتّي يؤديه:
كسي كه به مؤمني تا مدّتي كه او توان اداي آن را داشته باشد، قرض بدهد، مال او به عنوان زكات است (و ثواب زكات را دارد) و قرض دهنده تا هنگام اداي قرض، مورد درود فرشتگان است.
. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود:
مكتوبٌ علي الجنّة: الصدقة بعشر، و القرض بثمانية عشر، و انما صار القرض افضل من الصّدقة لانّ المستقرض لا يستقرض الا من حاجةٍ، و قد يطلب الصدقة من لا يحتاج اليها:
بر در بهشت نوشته شده: پاداش صدقه ده برابر، ولي پاداش قرض، هيجده برابر است. آنگاه فرمود: پاداش قرض از اين رو بر پاداش صدقه بيشتر است كه قرض گيرنده جز از روي نياز قرض نمي گيرد، ولي صدقه گيرنده گاهي با اينكه نياز ندارد، صدقه مي گيرد.

مجازات ترك كننده قرض الحسنه، با تمكّن
از سوي ديگر در روايات متعدّدي به آنانكه توان و تمكّن براي دادن قرض الحسنه به نيازمندان دارند و در عين حال عمداً‌ آن را ترك مي كنند به مجازات هاي سخت، هشدار داده شده است، از جمله رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ در ضمن گفتاري فرمود:
و من شكا اليه اخوه المسلم فلم يقرضه حرّم الله عزّوجلّ عليه الْجنّة:
كسي كه برادر مؤمنش بر اثر ناداري به او شكايت نمايد و او قرض الحسنه به آن برادر ديني ندهد، خداوند بهشت را بر او حرام مي گرداند.
نيز فرمود:
من احتاج اليه اخوه المسلم في قرض و هو يقدر عليه فلم يفعل، حرّم الله عليه ريح الجنّة:
كسي كه برادر مسلمانش بر اثر تهيدستي به او نياز دارد كه قرض بدهد، و او با اينكه توانايي براي قرض دادن دارد، قرض ندهد، خداوند بوي بهشت را بر او حرام مي كند.

قرض الحسنه‌ در روایات
قرض دادن به برادران دینی برای کسانی که توان مالی دارند، سنت اسلامی است و خودداری از آن ‏عملی ناپسند و مورد نکوهش است.
پیامبر اسلام (ص) در نکوهش کسانی که توان مالی دارند، اما از قرض دادن خودداری می کنند فرمود: “کسی که برادر مسلمان و نیازمندش برای قرض گرفتن به او روی بیاورد و او با این که توانایی ‏دارد، خواسته وی را تأمین نکند، خداوند از بهشت محرومش می‏سازد”. “مَنِ احْتاجَ اِلَیْهِ اَخُوهُ الْمُسْلِمُ فی قَرْضٍ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَیْه فَلَمْ یَفْعَلْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ ریحَ الْجَنَّةِ”
رسول خدا در بیان دیگری فرمودند: «کسی که به برادر مسلمان خود قرض دهد، در برابر هر درهمی که قرض داده به اندازۀ کوه های احد، رضوان و سینا پاداش خواهد داشت و اگر برای وصول طلب خود با بدهکار مدارا کند، از پل صراط همانند برق جهنده، بدون حساب و عذاب عبور خواهد کرد”.
امام صادق (ع) نیز در این باره می فرماید: “قرض دادن را از صدقه بیشتر دوست می دارم. حضرتش می فرمود: کسی که قرض دهد و برایش مدّت معین نماید و شخص مقروض در وقت معین آن را نپردازد، اجر و پاداش هر روز تأخیر مانند پاداش یک دینار صدقه در هر روز است”. ”مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ … قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُولُ لَأَنْ أُقْرِضَ قَرْضاً أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَتَصَدَّقَ بِمِثْلِهِ وَ کَانَ یَقُولُ مَنْ أَقْرَضَ قَرْضاً وَ ضَرَبَ لَهُ أَجَلًا فَلَمْ یُؤْتَ بِهِ عِنْدَ ذَلِکَ الْأَجَلِ کَانَ لَهُ مِنَ الثَّوَابِ فِی کُلِّ یَوْمٍ یَتَأَخَّرُ عَنْ ذَلِکَ الْأَجَلِ بِمِثْلِ صَدَقَةِ دِینَارٍ وَاحِدٍ فِی کُلِّ یَوْمٍ”
هم چنین امام صادق (ع) می فرماید: “قرض و عاریه دادن و پذیرایی از میهمان از سنّت های اسلامی است”. “اَلْقَرْضُ وَالْعارِیَةُ وَ قِرَی الضَّیْفِ مِنَ السُّنَّةِ”
بنابر این، در روایاتی که از معصومان (ع) به ما رسیده قرض دادن، کار بسیار مثبتی ارزیابی شده است، هر چند که از قرض گرفتن ـ حتی الامکان ـ منع شده است.
البته، گفتنی است در روایات، قرض گرفتن بدون نیاز عملی نکوهیده تلقّی شده و از آن نهی شده است. براساس‏ این روایات، انسان باید در شرایطی روی به قرض آورد که ناچار و درمانده باشد؛ چون مدیون‏ کردن خود جز تحمّل مسئولیّت و زیر بار حقوق دیگری رفتن و اغتشاش فکری و دغدغه روحی ‏و غم و غصّه، چیز دیگری در پی نخواهد داشت؛ از این رو، از امام علی (ع) نقل شده است که رسول خدا (ص) پیوسته این دعا را می‏خوانده است: “اَللَّهُمّ‏ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ غَلَبةِ الدَّیْن”؛  خدایا از زیادی بدهی به تو پناه می برم.
از امام کاظم(ع) نقل شده است: “مَن طَلَبَ الرِّزْقَ مِنْ حِلِّه فَغُلِبَ فَلْیَسْتَقْرِضْ عَلَی اللَّهِ عَزَوَجَلَّ وَ عَلی رَسُولِهِ”؛ کسی که برای کسب روزی از راه حلال تلاش کند، اما کمبود مالی بر او چیره گردد و راه به‏ جایی نبرد، پس برعهدۀ خداوند عزّوجلّ و رسولش قرض بگیرد.
از مجموع روایات مربوط به قرض‏ الحسنه استفاده می‏شود که یکی از حکمت های مهم تشریع این سنّت اسلامی رفع نیاز ضروری نیازمندان جامعه است، نه تولید و تجارت و تکاثر ثروت. انسان در شرایطی باید به قرض روی آورد که امور جاری روزمرّه‏ اش ‏دچار اختلال شده و با قرض بخواهد آن را سامان دهد.

چرا قرض الحسنه از صدقه بالاتر است؟
از آن جا که اسلام مخالف هرگونه گداپروری است، و پیامبرش بر دست کارگری که با کد یمین و عرق جبین به تأمین معیشت خویش می پردازد، بوسه می زند و با مرور روایاتی که درباره قرض و صدقه آمده است، برتری قرض بر صدقه کاملاً آشکار می شود. در این فرصت چند نمونه از این روایات را بیان می کنیم.
 
رسول گرامى اسلام (ص) فرمود: "شبى که به معراج برده شدم، این نوشته را بر در بهشت دیدم: "اَلصَّدَقَةُ بِعَشْرِ اَمْثالِها وَالْقَرْضُ‏بِثَمانِیَةَ عَشَر"؛ صدقه ده برابر پاداش دارد و قرض الحسنه هیجده برابر.  
 
حضرتش همچنین فرمود: "اگر هزار درهم را دو بار قرض دهم بیشتر دوست دارم تا این که آن را یک بار تصدق دهم".
 
امام صادق (ع) فرمود: "اگر مالی را قرض دهم پیش من محبوب تر است تا همانند آن را صله دهم".
 
بنابر این طبق این احادیث، قرض الحسنه، نسبت به صدقه‌، از جایگاه بالاتری برخوردار است‌. بعضی از جهت‌های امتیاز آن می تواند چنین باشد:
 
1. در قرض الحسنه‌، مال به دست کسی می‌رسد که به آن نیاز دارد؛ چراکه انسان بی نیاز قرض نمی‌گیرد، برخلاف صدقه که ممکن است به دست انسان بی نیاز بیفتد. امام صادق‌ (ع) در این باره می‌فرماید: "پاداش قرض از این رو از پاداش صدقه بیش‌تر است که قرض گیرنده جز از روی نیاز قرض نمی‌گیرد، ولی صدقه گیرنده گاهی با این که نیاز ندارد، صدقه می‌گیرد".
 
2. در قرض الحسنه‌، عزّت نفس قرض گیرنده از بین نمی‌رود، ولی صدقه گیرنده‌، با گرفتن صدقه‌، به گونه‌ای رفته رفته‌، عزت نفس خود را از دست می‌دهد و نفس او به پستی می‌گراید.
 
3. قرض الحسنه‌، سبب می‌شود که شخص قرض گیرنده به تلاش و فعالیت وادار شود تا بتواند قرض خود را ادا کند، که این خود باعث رونق اقتصادی و شکوفایی خلاقیت‌ها و استعدادها می‌شود، ولی در صدقه گیرنده ـ از آن جا که انگیزه‌ای برای رد مال ندارد ـ چنین تلاشی مشاهده نمی‌شود.
 
4. در قرض الحسنه‌، انسان مالی را که به دیگری می‌دهد، دوباره‌، پس از مدتی پس می‌گیرد و بر قرض گیرنده نیز واجب است در وقت معین مال قرض گرفته شده را به صاحبش برگرداند، ولی در صدقه چنین نیست‌، یعنی چیزی که صدقه داده شد، چنین نیست که دوباره به دست صاحبش برگردد، بلکه چون این مال بخشش بدون عوض است‌، بر صدقه گیرنده نیز لازم نیست صدقه را برگرداند و یا در عوض آن کاری انجام دهد.
 
5. در ثواب نیز این دو با هم تفاوت دارند؛ زیرا ثواب صدقه نزد خداوند متعال ده برابر‌، ولی پاداش قرض الحسنه هجده برابر است. در روایتی از امام صادق‌ چنین می‌خوانیم‌:"بر در بهشت نوشته شده است که پاداش صدقه ده برابر، ولی پاداش قرض دادن‌، هجده برابر است‌".

آثار اجتماعی و فردی قرض الحسنه
قرض حسن هم اثر مثبت اخلاقي بر فرد و جامعه مي‏گذارد و هم زمينه‏ساز بسياري از ثواب‏هاي اخروي، به همراه بخشودگي يا تخفيف در مجازات گناهان پرداخت‏كننده قرض حسن مي‏شود. بي‏شك، بخشي از آثار اوليه قرض حسن، به زندگي دنيايي افراد مربوط مي‏شود. شايد در نگاه نخست، چنين به نظر آيد كه در قرض حسن، تنها قرض‏گيرنده از آن سود مي‏برد، در حالي كه بنا بر آيات و روايات، نه تنها گيرنده قرض، بلكه قرض‏دهنده و كسي كه بخشي از دارايي‏اش را از خود جدا مي‏كند و حتي اجتماعي كه اين دو در آن زندگي مي‏كنند، از اين داد و ستد نيكو بهره مي‏برد. در ادامه مي‏كوشيم با بررسي برخي از اين آثار، گوشه‏اي از آثار فردي و اجتماعي قرض حسن را بيان كنيم.

الف) رشد مادي و معنوي انسان
همان گونه كه در بررسي آثار اخروي قرض حسن بيان شد، براي اهل قرض، بهره‏هاي فراواني هست كه بخشي از آنها در دنيا خواهد بود. كسي كه با قرض‏دادن، گرفتاري ديگران را رفع مي‏كند، خود نيز مشمول عنايت‏ها و بركت‏هاي خداوندي قرار مي‏گيرد و همواره در دارايي‏هايش بركت به وجود مي‏آيد. قرآن مي‏فرمايد: «خداوند، ربا را نابود مي‏كند و صدقه‏ها را بركت مي‏دهد.» (بقره: 276) همچنين امام حسين عليه‏السلام فرموده است: «السَّخاءُ غِنيً؛ سخاوت موجب بي‏نيازي مي‏شود».
در حقيقت، يكي از آثار بخشش و سخاوتمندي آن است كه فرد يا از امور مادي بي‏نياز مي‏شود يا به بركت اين صفت نيكو، خداوند، خلق و خويي به او مي‏بخشد كه با آن، دارايي‏اش فزوني مي‏يابد و سرانجام بي‏نياز مي‏شود. همان‏گونه كه پيش‏تر اشاره شد، لازمه بهره‏مندي از بركت‏هاي فراوان قرض، اين است كه قرض، حسن باشد و قرضي حسن است كه پرداخت‏كننده آن داراي صفت بخشندگي باشد. هرگز كسي كه بخيل است و نمي‏تواند مقداري از مال و دارايي‏اش را ببخشد، نمي‏تواند اهل قرض حسن باشد.
آنچه بيان شد، تنها آثار مادي قرض حسن است. براي قرض حسن، آثار معنوي فراواني نيز مي‏توان برشمرد، مانند اينكه فرد با كمك به ديگران به نوعي خشنودي و آرامش قلبي مي‏رسد يا پس از حل گرفتاري ديگران و ديدن شادكامي آنان، شادي وصف‏ناپذيري احساس مي‏كند. كوشش براي رفع مشكلات ديگران و كمك به مردم، روح بندگي را در وجود انسان تقويت مي‏كند و آثاري بر روح فرد مي‏گذارد كه او را به آنچه از نماز و روزه نيز حاصل مي‏شود، مي‏رساند. امام حسين عليه‏السلام از پدر بزرگوارشان نقل مي‏كند كه پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود:كسي كه براي برطرف كردن نياز برادر مسلمان خود بكوشد، گويي خداوند را نه هزار سال عبادت كرده است، در حالي كه روزها را روزه بوده و شب‏ها را به شب‏زنده‏داري گذرانده باشد.

ب) افزايش محبت ميان مردم
قرض حسن سبب افزايش شمار دوستان مي‏شود و حتي در تداوم دوستي‏ها نيز اثر فراواني بر جاي مي‏گذارد.1 علي عليه‏السلاممي‏فرمايد: «بِالاحْسانِ تَمْلِك القُلوب؛ با نيكي كردن، صاحب دل‏ها شويد.»2 نيز از همان بزرگوار است كه: «مَنْ اَحْسنَ اِلي الناسِ اسْتدامَ النّاس مِنْهُم الْمَحَبّة؛ هر كس به مردم احسان كند، دوستي آنان با او دوام مي‏يابد».

ج) عاقبت به خيري
امام علي عليه‏السلام درباره احسان كردن به خلق مي‏فرمايد: «مَنْ اَحْسنَ اِلي الناس حَسُنَتْ عواقبُهُ و سَهُلَتْ لهُ طرائِقهُ؛ هر كه به مردم نيكي كند، عاقبت به خير مي‏شود و مسير زندگاني‏اش آسان مي‏گردد».

د) دچار نشدن به بيماري‏هاي جسمي و روحي
  امام صادق عليه‏السلام با برشمردن پاداش قرض‏الحسنه، به يكي از اصحابش مي‏فرمايد:
اي عثمان، اگر بداني كه شأن مؤمن نزد خدا چه قدر است، هرگز در برآوردن حاجت او سستي نخواهي كرد... برآوردن حاجت مؤمن، ديوانگي و پيسي را [از انسان] دور مي‏سازد.

هـ) دوري از اندوه
خداوند مي‏فرمايد: الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاهُمْ يَحْزَنُونَ. (بقره: 274)همچنين در قرآن آمده است:إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ . (بقره: 277) آنان كه ايمان آوردند و كارهاي شايسته كردند و نماز را بر پا داشتند و زكات دادند، مزدشان نزد پروردگارشان است؛ نه بيمي بر آنهاست و نه اندوهگين مي‏شوند.

و) استحكام پيوندهاي اجتماعي
اجراي سنّت قرض‏الحسنه مي‏تواند عاملي براي بيشتر شدن صله‏رحم و پيوندهاي اجتماعي شود. در سايه همين رفت‏وآمدهاي اجتماعي، زمينه مشاركت، همكاري و هم‏فكري بيشتر فراهم مي‏شود و استعدادها شكوفا مي‏گردد.

ز) ايجاد تعادل اجتماعي
كمك به حل مشكل نيازمندان جامعه و برطرف شدن فقر، سبب حفظ شخصيت و ارتقاي روحيه آنان خواهد شد. اگر نيازشان بي‏پاسخ بماند، اجتماع از آثار خطرناك و پنهان رفتارهاي پيش‏بيني‏ناپذير آنان در امان نخواهد بود. آمار جرم و جنايت افراد نيازمندي كه نتوانسته‏اند مشكل خويش را برطرف كنند و كم كم به راه‏هاي خلاف كشيده شده‏اند، گوياي اين امر است. عقده‏هاي رواني كه بر اثر ايجاد فاصله‏هاي طبقاتي شديد و محروميت‏هاي مادي پديد مي‏آيد، مي‏تواند براي هر اجتماعي بسيار خطرناك باشد. با قرض حسن مي‏توان بخش مهمي از نيازهاي افراد نيازمند را حل كرد و اجازه نداد كه چنين مسئله كوچكي به خطر بزرگ اجتماعي تبديل شود. البته اگر در كنار قرض حسن، ديگر آموزه‏هاي اسلامي همچون هم‏ياري، پرداخت زكات و خمس و ماليات و مانند آن اجرا شود، در آن صورت، جامعه وضعيت عادلانه‏اي خواهد داشت و خواست اسلام نيز همين است.

ح) تأمين اجتماعي
از آنجا كه «ضروري بودن مورد استفاده قرض»، يكي از اركان آن است، پديدآوردن امنيت اقتصادي از آثار اين نهاد شمرده مي‏شود. در واقع، افراد اجتماع اطمينان دارند كه هرگاه حادثه‏اي، بعضي از نيازها را ضروري سازد، نهاد قرض به ياري‏شان مي‏شتابد و نيازهاي آنان را برآورده مي‏سازد. بنابراين، قرض مي‏تواند يكي از ابزارهاي مهم جذب منابع براي تأمين اجتماعي در بخش كفالت همگاني شمرده شود.
توجه به مطالب زير اهميت قرض را در مقايسه با ديگر منابع تأمين اجتماعي كه رنگ انفاق و صدقه دارند، آشكار مي‏سازد:
يك ـ گاه فرد در آينده، توان بازپرداخت دارد. بنابراين، در اين موارد، قرض از صدقه، برتر است.
دو ـ در قرض، به دليل لزوم بازپرداخت، بيشتر مي‏توان انتظار استمرار داشت. هر دو ساختار قرض و صدقه، تأمين اجتماعي (رفع نيازهاي جامعه) را پديد مي‏آورند، ولي چون در صندوق تعاون، تمام اعضا در گردآوري وجوه مشاركت دارند، اين ساختار به ساختار تأمين اجتماعي كنوني شباهت بسياري دارد. در واقع، افراد مي‏توانند با انگيزه‏هاي مختلف مانند رفع نيازهاي دوران سالخوردگي، ازدواج و هزينه تحصيلات فرزندان، چنين صندوق‏هايي را بنيان نهند تا اين صندوق‏ها هنگام پديد آمدن چنين نيازهايي، بر اساس قانون معيّن، به آنها وام دهند.